شعر

شعر« یه غریبه ای ....»

به غریبه ای می مانم

آنی.........

لحظه ای.........

دقیقه ای و

با چهره ای

ماسکی دیگرگونه و

به غایت رنگارنگ

سفری دیگر می آغازم

به جهانی لبریز از نادانسته ها

 ********

سایه ای می مانم

مبهم و فریبنده و زودگذر

از کناره بی کناره گذاری

خاموش و دور افتاده و

بن بست 

 به راهی هماهنگ میروم

‌‌‌آگاه و موجه وآزموده!

******

چون ستاره ای

یا که سیاره ای از دور دست ها

سفر کنان.....

یا که پاره ابری

بی شکل و

سفید و

حجیم و

رونده

یا که چون مه

هم نا شناس و

هم

پذیرنده و

هم بی کناره

در اوج قله ها و

 گاه

در دره های نا شناس

 فرو رفته.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد