نماز و آثار مادی و معنوی آن

نماز و آثار مادی و معنوی آن

نماز کامل ترین و زیباترین شیوه نیایش و پرستش است. ساختار نماز به گونه ای است که برترین حالات و کلمات برای ارتباط گفتاری و رفتاری در آن فراهم آمده است. اوج حالات بندگی و خضوع در رفتار را در کنار بهترین حالات خشوع قلبی می توان در نماز به دست آورد.

نماز هر چند که رفتار ارتباطی میان بنده و خداست؛ ولی تاثیرات شگرفی در همه ابعاد زندگی مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی انسان به جا می گذارد. از این رو بر نماز به عنوان ستون دین و استوانه بندگی و پرستش تاکید شده است و آن را مرز ایمان و کفر دانسته اند. به این معنا که فرد مومن به خداوند، بهترین جلوه ایمان خویش را در نماز می یابد و کافر با انکار و ترک نماز، آن را به نمایش می گذارد.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا تاثیرات و آثار مادی و معنوی نماز در زندگی بشر را با بهره مندی از آیات قرآنی تبیین کند و از این راه برخی از اهداف و فلسفه نماز را روشن سازد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

● حقیقت و اهمیت نماز


نماز واژه ای فارسی به معنای کرنش کردن و به خاک افتادن است. این واژه به عنوان معادل واژه عربی صلات بکار می رود که در اصل به معنای نیایش و دعاست. اما در اصطلاح شرعی، صلات نوعی اعمال عبادی همراه با رکوع و سجود به صورت ویژه و با ارکان و اذکار مخصوص است. (التبیان، ج ۱، ۵۶)

نماز نمادی از بندگی، اطاعت (برهان قاطع، ص ۱۱۴۵) و بیانگر فرمان برداری، کرنش، تعظیم، سرفرود آوری برای تعظیم و عبادت مخصوص مسلمانان است. (لغت نامه، دهخدا، ج ۱۳، ص ۲۰۱۰۰، فرهنگ معین، ج ۴، ص ۲۸۱۰)

حقیقت نماز این است که انسان در همه احوال به یاد و ذکر خداوند باشد (بقره، آیات ۲۳۸ و ۲۳۹ و نیز طه، آیه ۱۴ و عنکبوت، آیه ۳۵ و ال عمران، آیه ۱۹۱)؛ چرا که ذکرالله که در آیات بیان شده، ادای نماز در احوال گوناگون است (کشاف، ج ۱، ص ۴۵۳)

انسانی که همواره در نماز و ذکر الله است، در حقیقت می خواهد تذلل و خضوع بلکه خشوع خود را در برابر خداوند و پیشگاه وی به نمایش بگذارد (حج، آیه ۷۷) و با این کار زیباترین و کامل ترین نوع پرستش و نیایش را به جا آورد؛ چرا که نماز بارزترین و آشکارترین کار نیک و نشانه پرستش و بندگی است. (هود، آیه ۱۱۴)

از آن جایی که حقیقت نماز، اظهار خضوع و خشوع است. انسان به عنوان بنده فقیر و نیازمند می بایست همواره به منبع فیض و بی نیازی متصل باشد تا همانند لامپی از حقیقت نوری خداوند برای بقا و دوام بهره مند شود و دل و جانش به این حقیقت نوری روشن شود. بنابراین نمازگزار واقعی آن است که همواره در حالت خضوع و خشوع و اتصال و دایم الذکر باشد. باباطاهر عریان خوش سروده است:

خوشا آنان که الله یارشان بی

به حمد و قل هوالله کارشان بی

خوشا آنان که دائم در نمازند

بهشت جاودان بازارشان بی

نماز به سبب این که ستون دین و دینداری، مرز میان اسلام و کفر و حقیقت بندگی است، نخستین فریضه و واجب در اسلام است. نماز ظهر به سبب این که در بهترین زمانها انجام می شود و به عنوان یک شعار ایمان و بندگی در برابر دیدگان همگان قرار می گیرد، نخستین فریضه درمیان نمازهای واجب قرار گرفته است. امام صادق(ع) در ذیل آیه ۷۸ سوره اسراء می فرماید که نماز ظهر به عنوان نخستین فریضه در اسلام قرار داده شده و خداوند این معنا را در این آیه تبیین نموده است. (نگاه کنید: تفسیر نورالثقلین، ج۳، ص۲۰۰، حدیث۳۷۲)

از این رو خداوند در بیش از ۶۰ آیه از نماز به عنوان مهم ترین تکلیف بشر یاد کرده و انسان را بر انجام آن تشویق و ترغیب نموده است. حتی براساس آیه ۵۶ سوره ذاریات، جن و انس برای نماز و بندگی آفریده شده اند و نماز به عنوان کامل ترین و زیباترین جلوه بندگی هدف آفرینش و فلسفه آن معرفی شده است. به سبب همین اهمیت نماز است که خداوند در آیاتی از جمله ۵۷ و ۵۸ سوره مائده نماز را از ارکان اساسی دین معرفی کرده است؛ زیرا به کسانی که به نماز و دین به عنوان امری بیهوده و لغو می نگرند و نمازگزاران را تمسخر می کنند، هشدار می دهد. به این معنا که ازنظر خداوند نمازگزاردن عین دینداری و از ارکان اصلی دین است. بر همین اساس پیامبر گرامی(ص) نماز را ستون دین بر شمرده و فرموده است: الصلاه عمود الدین.

خداوند بخاطر اهمیت و ارکان بودن نماز است که ادای نماز را در هر حالت ممکن، ضروری دانسته است (آل عمران، آیه۱۹۱) و بر انسان است که نماز را در حالات مختلف سلامتی و بیماری و عذر به جا آورد و در انجام آن کوتاهی نکند. (الکشاف، ج۱، ص۴۵۳)

همچنین خداوند در آیاتی از جمله ۲۳۸ و ۲۳۹ سوره بقره و ۱۰۱ و ۱۰۳ سوره نساء، برگزاری نماز حتی در شرایط دشوار و صحنه های نبرد را واجب و ضروری دانسته است. براساس روایات معتبر، حتی کسی که درحالت غرق شدن است بر اوست نمازش را حتی با ایما و اشاره درحد امکان به جا آورد. این که نماز در همه حالات از جمله جنگ و غرق شدن و بیماری های سخت ترک نمی شود و واجب است تا درحد امکان آن را به جا آورد، خود بیانگر اهمیت نماز در اسلام و جایگاه بلند و رفیع آن است. از این رو در همه شرایع پیشین از آدم(ع) تا خاتم(ص) بر نماز به عنوان ستون دین و قربان کل تقی به سوی خداوند تأکید شده است. خداوند در آیه ۴۳ سوره نساء نیز به شکلی بر این اهمیت تأکید کرده است؛ چنان که واجب بودن اقامه نماز بر میت خود بیانگر اهمیت نماز است. (توبه، آیه۸۲)

همچنین از آیات ۱۸ و ۱۹ جن که سخن از ازدحام جنیان در اطراف پیامبر(ص) برای مشاهده عبادت و نماز آن حضرت(ص) است به خوبی می توان دریافت که نماز حتی برای جنیان چنان از اهمیت برخوردار بوده که برای یادگیری جزئیات آن نزد آن حضرت(ص) ازدحام می کردند؛ چنان که نماز آن حضرت(ص) برای جنیان شگفت آور و جذاب بوده است. (المیزان، ج۲۰، ص۵۰)

در اهمیت نماز به مسأله توقیفی بودن آن باید اشاره کرد. نماز به سبب اهمیت آن، از سوی خداوند تعلیم داده شده و خداوند براساس آیه ۲۳۹ سوره بقره از انسان می خواهد تا آن را آنطور که تعلیم داده شده به جا آورد. پس خداوند خود تعلیم دهنده اذکار و اعمال نماز به انسان است که این معنا بیانگر اهمیت نماز می باشد.

برای درک اهمیت و جایگاه هر چیزی می توان از آثار و کارکردهای آن نیز استفاده کرد. با نگاهی به تأثیرات شگرف نماز در همه ابعاد زندگی بشر می توان دریافت که نماز تا چه اندازه اهمیت و ارزش دارد و چرا آن را ستون دین و مرز ایمان و کفر دانسته اند.

● آثار مادی و معنوی نماز


چنان که گفته شد، نماز، آثار و کارکردهای بسیاری در زندگی مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی بشر دارد. خداوند در آیات چندی مؤمنان را مکلف به انجام و اقامه نماز می کند تا از آثار آن بهره مند شوند. (طه، آیه۱۳۲) خداوند در این آیه می فرماید که ما با فرمان نماز نمی خواهیم از تو رزق و روزی طلب کنیم و یا نیازی از خود را برآورده سازیم، بلکه می خواهیم خود تو از آثار و برکات نماز بهره مند شوی؛ چرا که نماز مایه تقرب به خدا و عامل متاله (خدایی شدن) و مظهریت یافتن بشر از مقام ربوبیت الهی می شود.

از جمله آثار مهم معنوی نماز در زندگی دنیوی و اخروی می توان به آرامش و آسایش اشاره کرد. خداوند در آیه ۲۲۷ سوره بقره از همگان می خواهد تا نماز را برپا دارند؛ چرا که عامل مهم ایجاد آرامش و برطرف کننده خوف و حزن است. این بدان معناست که انسان می تواند از طریق برپایی نماز، به یکی از دو مولفه اصلی و اساسی سعادت و خوشبختی یعنی آرامش و آسایش (امنیت) دست یابد. افزون بر این، نماز از این ویژگی برخوردار است که آرامش را نه تنها در دنیا بلکه در آخرت و نه تنها در شکل محدود و ناپایدار بلکه به شکل پایدار و جاودانه تثبیت می کند و آدمی را به آرامش مطلق و کامل و جاودانه می رساند. (همان)

از دیگر کارکردها و آثار نماز می توان به آسایش یعنی دومین مولفه خوشبختی و سعادت اشاره کرد. خداوند در این آیه و نیز آیات بسیار دیگر، بیان می کند که اگر انسان به رزق کریم (انفال، آیات ۳ و ۴)، فضل الهی (فتح، آیه ۲۹) و بهره های اخروی از مادیات و معنویات نیاز دارد به نیاز رو آورد و آن را برپا دارد. (بقره، آیه ۱۱۰ و ابراهیم، آیه ۳۱ و نیز مزمل، آیه ۲۰)

بنابراین، با نماز می توان به سعادت واقعی و حقیقی دست یافت؛ زیرا آرامش و آسایشی که در پی برپایی نماز نصیب آدمی می شود، آرامش و آسایش ابدی است. پس مهم ترین و اساسی ترین دغدغه بشر در طول تاریخ، با برپایی نماز برطرف می شود و انسان به سعادت و خوشبختی می رسد.

خداوند در آیاتی از جمله ۴۵ و ۱۵۳ سوره بقره و آیه ۱۳۲ سوره طه، نماز را آسان کننده سختی ها برای انسان معرفی می کند. پس اگر انسان هر سختی دارد می تواند از طریق نماز آن را به آسانی تبدیل کند. زمخشری ذیل آیه می نویسد که مقصود آیه این است که در برابر بلایا و سختی ها به نماز پناه برید. (کشاف، زمخشری، ج ۱، ص ۱۳۴)

نماز همچنین استقامت را در انسان تقویت می کند و موجب می شود برخلاف همه فشارهای درونی و بیرونی، حرکت و مقاومت کند و آن چه را مامور است یا مطلوب باشد به جا آورد. (هود، آیات ۱۱۲ و ۱۱۳)

خداوند نماز را از عوامل پایداری و استواری در دین (بینه، آیه ۵) و مایه قوام و سامان دهنده امور اجتماعی می داند. (بینه، آیات ۴ و ۵) چرا که یکی از مصادیق دین استوار، احکام و دستورهایی است که حافظ مصالح جامعه است. (المیزان، ج ۲۰، ص ۳۳۹) از این رو خداوند به صراحت در آیه ۱۷۰ سوره اعراف، به نقش نماز در اصلاح فرد و جامعه اشاره می کند وخواهان تمسک به نماز برای رسیدن به اهدافی از این دست می شود.

اقامه نماز همچنین از عوامل تحکیم برادری ایمانی و تقویت پایه های اخوت دینی میان مردم است که خود عامل مهم در همگرایی اجتماعی و همدلی و انسجام جامعه می باشد. (توبه، آیات ۷ و ۱۱)

نمازگزاران با بهره مندی از برکات نماز، می توانند در جامعه از جایگاه برتری بهره مند شوند و تلاوت قرآن همراه با اقامه نماز موجب می شود تا خداوند ایشان را به مقام برتر برساند و از فضیلتی خاص برخوردار سازد. (آل عمران، آیه ۱۱۳) مراد از سجده در آناء اللیل، نماز عشاء و یا مابین مغرب و عشاء است و مقصود از سجده نیز نماز است. (مجمع البیان، ج ۱ و ۲، ۸۱۶)

از جمله فضیلت ها و برتری هایی که نماز برای نمازگزار پدید می آورد، دست یابی به مقام اسوه بودن است که خداوند در آیه ۷۸ سوره حج به آن اشاره کرده است؛ چرا که در این آیه نمازگزاران را گواهان بر اعمال دانسته است که خود بیانگر نقش کلیدی در جامعه از سوی آنان به عنوان اسوه و سرمشق است. (المیزان، ج ۱۲، ص ۲۱۲)

نماز مایه امیدواری به لطف و پاداش جاوید خداوند است. (فاطر، آیه ۲۹) و نمازگزار با برپایی نمازش، زمینه امید به هدایت الهی (توبه، آیه ۱۸) را در دل خود روشن می سازد و حتی امیدوار خواهد بود تا به مقام رضا بلکه شفاعت دست یابد که همان مقامات راضیه و مرضیه یعنی قرب نوافل و فرائض است. (طه، آیه ۱۳۰)

در روایات ذیل آیه اخیر یادآور شده اند که آیه به نماز و اوقات آن اشاره دارد (تفسیر نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۰۷، احادیث ۱۸۰ و ۱۸۱) و همچنین مقصود از سجده در نماز نیز همان نماز می باشد. (مجمع البیان، ج ۱ و ۲، ص ۸۱۶)

به هر حال، نماز، گل امید را در دل ها شکوفا می سازد و مایه امیدواری انسان به رحمت الهی (توبه، آیه ۷۱؛ نور، آیه ۵۶) و زمینه ساز افزایش فضل و بخشش الهی در حق نمازگزار است.(فاطر، آیات ۲۹ و ۳۰)

نماز مایه بهره مندی آخرتی انسان (بقره، آیه ۱۱۰)، بهره مندی از دریافت بشارت های خوش و نیک (آل عمران، آیه ۳۹ و توبه، آیه ۱۱۲) و عامل جلب رحمت (توبه، آیات ۵ و ۷۱)، رزق الهی (انفال، آیات ۳ و ۴ و طه، آیه ۱۳۲) و فضل خداوندی (نور، آیات ۳۷ و ۳۸ و فتح، آیه ۲۹) است.

اگر کسی بخواهد افزون بر رهایی از دوزخ، دستگیر دیگران باشد و در حق دیگران شفاعت کند، می بایست به نماز به عنوان یکی از عوامل نماز و تربیت و بهره مندی از آن در قیامت توجه کند. (مدثر، آیات ۴۲ تا ۴۸ و طه، آیه ۱۳۰ و آیات دیگر و نیز تفسیر تبیان، ج ۷، ص ۲۲۳)

● نماز و تربیت


نمی توان از نقش تربیتی نماز غافل شد؛ زیرا نماز تاثیر شگرفی در تربیت آدمی دارد و مراقبت بر آن این تاثیر را دو چندان می سازد. (ابراهیم، آیات ۳۷ و ۴۰، مریم، آیه ۵۵، طه، آیه ۱۳۲ و آیات دیگر) از این رو خداوند نماز شب را بر پیامبر(ص) واجب کرده است تا آن حضرت(ص) آمادگی دریافت قرآن و رسیدن به مقام محمود از جمله شفاعت کنندگی داشته باشد.(اسراء، آیه ۷۹ و مزمل، آیات ۲ تا ۶)

برپایی نماز و مراقبت بر آن از عوامل موثر در تربیت خانوادگی است (ابراهیم، آیات ۳۷ و ۴۰ و مریم، آیه ۵۵) خداوند اقامه نماز را به عنوان یکی از تعالیم مهم الهی برای تربیت همسران معرفی می کند. (احزاب، آیات ۳۲ و ۳۳)

نماز همچنین، موجب تقوا (بقره، آیات ۲ و ۳ و ۱۷۷ و نیز انعام آیه ۷۲) و ترغیب دیگران به آن است (علق، آیات ۱۰ تا ۱۲)

انسانها با نماز می توانند سیر و سلوک و ریاضت شرعی را به درستی تجربه کنند و با متاله شدن به خداوند تقرب جویند و به مقامات قربی برسند (انفال، آیات ۳ و ۴ و نیز شعراء، آیات ۲۱۷ تا ۲۱۹ و علق، آیات ۹ و ۱۰ و ۱۹)

این گونه است که مورد تکریم خداوند می شوند و از مقام کریم بهره مند شده و مظهر ربوبیت الهی می شوند. (معارج، آیات ۱۹ تا ۳۵ و انفال، آیات ۳ و ۴) پس در سیر معراجی و صعودی خود در جرگه مومنان (انفال، آیات ۳ و ۴) صادقان (بقره، آیه ۱۷۷)، متقین (بقره، آیات ۲ و ۳ و ۱۷۷)، محسنان (هود، آیات ۱۱۴ و ۱۱۵)، مصلحان (اعراف، آیه ۱۷۰)، مخبتان (حج، آیات ۳۳ و ۳۵) و ابرار (بقره، آیه ۱۷۷) وارد می شوند.

نماز عامل مهمی در آسان شدن کارها و رفع سختی ها و همچنین تحمل دشواری ها (بقره، آیات ۴۵و ۱۵۳)، رفع مشکلات (همان)، رفع فقر و تهیدستی (طه، آیه ۱۳۲ و نیز کشاف، ج ۳، ص ۹۹) و افزایش صبر و شکیبایی انسان در برابر بلاها و ناگواری ها و مصیبتها (معارج، آیات ۲۰ تا ۲۲) می شود.

نماز موجب تکفیر و محو گناهان می شود. (مائده، آیه ۱۲ و هود، آیه ۱۱۴) کسانی که گناهی را مرتکب شده اند و در انتظار عوارض و پیامدهای آن هستند، می توانند با نماز خود را از آثار و تبعات گناه در امان نگه دارند و در دژ استوار الهی درآیند و از آسیب بگریزند. نماز موجب خشیت قلب مومنان (انفال، آیات ۲ و ۳)، بهره مندی از دوستی و محبت الهی (ابراهیم، آیه ۳۱)، رضا و خشنودی خداوند و در نتیجه بهره مندی از رضوان الهی (توبه، آیات ۷۱ و ۷۲؛ فتح، آیه ۲۹)، طهارت روح و پاکی اندیشه (توبه، آیه ۱۰۸)، زدودن هر گونه آلودگی و پلیدی (احزاب، آیه ۳۳؛ فاطر، آیه ۱۸)، نورانیت در سیمای ظاهر و باطن (فتح، آیه ۲۹ و مجمع البیان، ج ۹ و ۱۰، ص ۱۹۲) و درنهایت دست یابی به ولایت الهی و خلافت و مظهریت ربوبیت خداوندی (مائده، آیه ۵۵) می شود.

خداوند برپا داشتن نماز را نشانه صداقت افراد در ایمان می داند (بقره، آیه ۱۷۷ و انفال، آیات ۲ تا ۴) چنان که نماز را نشانه پذیرش اسلام (توبه، آیات ۵ و ۱۱)، قبولی دیگر اعمال آدمی از سوی خداوند (توبه، آیه ۵۴) و نرمی و مدارا نسبت به دیگران (بقره، آیات ۱۰۹ و ۱۱۰) و عفو و گذشت نسبت به خطاها و اشتباهات دیگران (همان) برمی شمارد.

همچنین نماز مانع بخل ورزی (معارج، آیات ۲۱ تا ۲۵)، حرص و آزمندی (همان)، حزن و اندوه (بقره، آیه ۲۷۷)، خوف و ترس (همان)، دنیاطلبی و مال دوستی (طه، آیات ۱۳۱ و ۱۳۲)، شقاوت و بدبختی (مریم، آیات ۳۱ و ۳۲؛ اعلی، آیات ۱۱ تا ۱۵)، شهوترانی و هواپرستی (مریم، آیه ۵۹)، قسم دروغ (مائده، آیه ۱۰۶)، کتمان شهادت و حقایق (همان) گمراهی و ضلالت (مائده، آیه ۱۲ و مریم، آیه ۵۹)، گناه و منکرات (هود، آیه ۱۱۴ و عنکبوت، آیه ۲۵)، آتش دوزخ (اعلی، آیات ۱۲ تا ۱۵) و عذاب و اهوال قیامت (همان و بقره، آیات ۴۵ و ۴۸ و ۱۷۷) می شود.

هر کسی بخواهد در زندگی خود نظم ایجاد کند می تواند به اوقات نماز به عنوان نظم دهنده توجه یابد (نساء، آیه ۱۰۳) چنان که با نماز می تواند از افسار گسیختگی شهوات نیز در امان ماند. (مریم، آیه ۵۹)

انسان هایی که نمازگزار هستند، در یک فرآیند، انسان های اهل مدارا (بقره، آیات ۱۰۹ و ۱۱۰)، دارای عفو و گذشت (همان)، پندپذیر (اعلی، آیات ۹ تا ۱۵)، بخشنده و اهل انفاق (معارج، آیات ۲۱ تا ۲۵ و نیز بقره، آیه ۲) و پرهیزگار و ضدمنکرات و نابهنجاری های اخلاقی و اجتماعی و اهل معروف و کارهای نیک و رفتارهای هنجاری (عنکبوت، آیه ۴۵) می باشند.

این ها گوشه ای از آثار و کارکردهای نماز در زندگی مادی و معنوی در دنیا و آخرت است که خداوند در این آیات به آن ها اشاره کرده است. همین مجموعه به خوبی ابعاد زندگی را در بر می گیرد و نشان می دهد که نماز چگونه سبک زندگی آدمی را تغییر داده و دگرگون می سازد. باشد با بهره گیری از نماز افزون بر دست یابی به مقامات عالی انسانی چون خدایی (ربانی) شدن و تقرب جویی به آن، از فواید دیگر آن در زندگی دنیا نیز بهره مند شویم و خود را در حفاظ امن آن قرار دهیم.
        

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد