با نعمت خدا معصیت نکنیم‏ !

با نعمت خدا معصیت نکنیم‏ !

عبد شاکر آن انسانى است که با نعمت خدا معصیت نکند و با تکیه بر نعمت الهى، با امر و نهى حضرت او- که به مصلحت انسان تنظیم شده- به مخالفت با وجود مقدس پروردگار برنخیزد.


راستى چه جنایت بزرگ و سنگینى است که انسان نعمت الهى را که عبارت از تمام اعضا و جوارح انسانى و زمین و هوا و خوراک و پوشاک و تمام مواد مادى است صرف گناه و مخالفت با حضرت دوست که از باب کرم و لطف و عنایت این همه نعمت در اختیار آدمى گذارده بنماید!!

گناه‏کار براى گناه ابزارى جز نعمت‏هاى الهى در اختیار ندارد، کسى که مى‏خواهد به نامحرم نظر کند و راه خیانت به ناموس یک مملکت را به روى خود باز کند جز این نیست که باید از نعمت چشم و قدم و مال و شهوت براى رسیدن به امیال شیطانى و جهنمى‏اش مایه بگذارد.

کسى که مى‏خواهد از صداى حرام و آواز محرم و لهو و لعب و موسیقى‏هاى ایمان برانداز، لذّت ببرد جز این نیست که باید از گوش و مال که هر دو نعمت حق‏اند مایه بگذارد.

کسى که مى‏خواهد دروغ بگوید، تهمت بزند، استهزا کند، افترا ببندد و دو به‏ هم زنى نماید، نفاق افکنى پیشه سازد، فحش بدهد، باطل بگوید، حق را ناحق کند، زورگویى کند، شهادت ناحق بدهد، جز این نیست که باید از نعمت زبان استفاده کند.

کسى که مى‏خواهد کار خلاف خدا انجام دهد، مگر نباید تمام هستى خود را براى افتادن در حرام به کار بگیرد؟!
مواظب باشیم نعمت، عامل غفلت و بدبختى ما نشود، تمام این نعمت‏ها را خداوند مهربان براى خوشبختى ما قرار داده، قدرشناس نعمت باشید و راه خرج کردن نعمت را از انبیا و ائمه و قرآن بیاموزید

 

معناى واقعى شکر چیست؟


داوود پیامبر از خدا پرسید: اى مولاى من! اگر بخواهم شکر تو را در آن حدّى که خشنودى تو در آن است انجام دهم چه کنم؟

جواب آمد: آنچه نعمت به تو عنایت کردم در همان راهى خرج کن که به آن دستور داده‏ام که خرج نعمت در جایى که براى آن معیّن شده عین شکر من است.

پس هر گناهى برابر این روایت، عین ناسپاسى و کفران نعمت اوست و حق این است که خداى بزرگ، نعمت‏هاى خود را از ناسپاسان سلب کند.

بیایید در مرحله اوّل، خالق نعمت‏ها را بشناسیم، سپس به شناخت نعمت‏ها و این که تمام نعم عنایت و مرحمت اوست اقدام کنیم، آن‏گاه به شکر نعمت که خرج کردن آن در راه اوست دست زده و از این راه، هم به تثبیت نعمت برخیزیم، هم درِ خیر دنیا و آخرت را به روى خود باز کنیم.

نعمت خدا را خرج هوا و هوس و خواسته‏هاى غلط شیاطین درون و برون نکنیم، از نعمت‏ها براى آبادى دنیا و آخرت استفاده کنیم، وگرنه به عذابى دچار خواهیم شد که هیچ قدرتى ما را از آن عذاب نتواند نجات دهد.

مواظب باشیم نعمت، عامل غفلت و بدبختى ما نشود، تمام این نعمت‏ها را خداوند مهربان براى خوشبختى ما قرار داده، قدرشناس نعمت باشید و راه خرج کردن نعمت را از انبیا و ائمه و قرآن بیاموزید.
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله فرمود: قدم بنده‏اى در برابر حضرت حق حرکت نمى‏کند مگر این که از چهار چیز از او سؤال شود: عمرت و بدنت را در چه راهى صرف کردى، ثروتت را از کجا آوردى و در کجا خرج کردى و از عشق ما اهل بیت از او سؤال مى‏شود، مردى به حضرت گفت: علامت حبّ شما چیست؟ حضرت فرمود: عشق به این مرد، آن‏گاه دست بر سر على بن ابى‏طالب گذاشت

در برابر نعمت‏هاى معنوى بیش‏تر احساس مسؤولیت کنید، با اتصال به‏ نعمت‏هاى معنوى و به کارگیرى صحیح آنها، خود را به رشد و کمال و خیر دنیا و آخرت برسانید.

بى‏تفاوتى در برابر قرآن، نبوّت انبیا، امامت امامان علیهم السلام، فقه فقیهان، عرفان عارفان، عین ناسپاسى و کفران است.

روز قیامت روزى است که از همه انسان‏ها نسبت به نعمت‏هایى که در اختیار داشتند سؤال خواهد شد. روایت زیر یکى از روایات مهمّى است که در این زمینه وارد شده:

قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله:

لا یَزُولُ قَدَمُ عَبْدٍ یَوْمَ الْقِیامَةِ مِنْ بَیْنَ یَدَىِ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ حَتّى‏ یَسْأَلَهُ عَنْ أَرْبَعَ خِصالٍ:

عُمْرُکَ فِیما أَفْنَیْتَهُ وَجَسَدُکَ فیما أَبْلَیْتَهُ وَمَالُکَ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبْتَهُ وَأَیْنَ وَضَعْتَهُ وَعَنْ حُبِّنا أَهْلَ الْبَیْتِ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ وَما عَلامَةُ حُبِّکُمْ یا رَسُولَ اللّهِ فَقالَ مَحَبَّةُ هذا وَوَضَعَ یَدَهُ عَلى‏ رَأْسِ عَلِى بْنِ أَبى‏طالِبٍ‏« بحار الأنوار: 27/ 103، باب 4، حدیث 70.».

پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله فرمود: قدم بنده‏اى در برابر حضرت حق حرکت نمى‏کند مگر این که از چهار چیز از او سؤال شود: عمرت و بدنت را در چه راهى صرف کردى، ثروتت را از کجا آوردى و در کجا خرج کردى و از عشق ما اهل بیت از او سؤال مى‏شود، مردى به حضرت گفت: علامت حبّ شما چیست؟ حضرت فرمود: عشق به این مرد، آن‏گاه دست بر سر على بن ابى‏طالب گذاشت.


شکر نعمت عمر، به این است که این گوهر گرانبها خرج طاعت حق گردد و شکر بدن، عبادت حق و خدمت به خلق و شکر مال، از حلال به‏دست آوردن و در حلال و خیر خرج کردن و شکر نعمت امامت، فرمان بردن از امر و نهى امام علیه السلام و عشق به اوست.

امیرالمؤمنین علیه السلام در سفارشى به فرزند عزیزش حضرت مجتبى علیه السلام مى‏فرماید:

أُوصیکَ بِتَقْوَى اللّهِ وَإقامَ الصَّلاةِ لِوَقْتِها وَایتاءَ الزَّکاةِ عِنْدَ مَحَلِّها وَأُوصیکَ بِمَغْفِرَةِ الذَّنْبِ وکَظْمِ الْغَیْظِ وَصِلَةِ الرَّحِمِ وَالْحِلْمِ عِنْد الجاهِلِ وَالتَّفَقُّهِ فِى الدّینِ وَالتَّثَبُّتِ فِى الأَمْرِ وَالتَّعَهُّدِ لِلْقُرآنِ وَحُسْنِ الْجَوارِ وَالأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَاجْتِنابِ الْفَواحِشِ کُلِّها فى کُلِّ ما عُصِىَ اللّهُ فیهِ‏ « تحف العقول: 222؛ بحار الأنوار: 75/ 62، باب 16، حدیث 142.»؛

فرزندم تو را به خویشتن دارى از گناه و نماز به وقت و پرداخت زکات در محل خودش سفارش مى‏کنم از تو مى‏خواهم از گناه دیگران چشم بپوشى و خشم را فرو ببرى و صله رحم به جا آورى و در برابر جاهل بردبار باشى و در دین راه فهم پیش بگیرى و در امر خود پا برجا باشى و نسبت به قرآن متعهّد بوده و با همسایه نیک رفتارى پیشه کنى، امر به معروف و نهى از منکر کن، از تمام فواحش، در آنچه خدا در آن معصیت مى‏شود بپرهیز.
حضرت صادق علیه السلام مى‏فرماید: وَأَنْ لا یَعْصِیَهُ بِنِعْمَتِهِ أَوْ یُخَالِفَهُ بِشَىْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِهِ وَنَهْیِهِ بِسَبَبِ نِعْمَتِهِ‏ شکر به این است که با نعمتش معصیت نکنى و از قدرت و قوّتِ نعمت در امر و نهى او به مخالفت برنخیزى

اگر عمر بر طبق این روایات صرف شود، به حقیقت، شکر عمر به جا آورده شده و وقت و نعمت در گناه حق مصرف نشده.

 
اقسام انسانها در برابر نعمت‏ها

در این‏جا لازم است تذکر داده شود که انسان‏ها در برابر نعمت‏هاى حق به‏خصوص نعمت‏هاى معنوى بر چهار دسته‏اند:


اوّل: گروهى که از ابتدا از قبول نعمت حق روى گردانده و از ریشه، نعمت مادّى یا معنوى را قبول نکرده‏اند، تن به کار نداده و تنبلى پیشه کرده و سربار مردم و دچار فساد شده‏اند یا دین خدا را نپذیرفته و راه ضلالت و گمراهى و جنایت و خیانت پیشه کردند.

دوّم: گروهى که نعمت مادّى یا معنوى را پذیرفته ولى از خرج آن بخل ورزیده و نعمت خدا را معطّل گذاردند در مال قرار گرفتند و انفاق نکردند، عالم شدند و به خاطر عافیت‏طلبى به گوشه‏اى خزیده و از خرج نعمت دانش دریغ ورزیدند!

سوّم: گروهى که نعمت را قبول کردند، ولى در راه غیر دوست مصرف کردند، مانند ثروتمندان طاغى و عالمان دربارى.

چهارم: گروهى که نعمت مادى و معنوى را پذیرفتند و خویش را نسبت به مال و علم یا نعمت دیگر، امین خدا دانستند و برابر با خواسته حضرت حق به مصرف کردن نعمت اقدام کردند، اینان همان دسته‏اى هستند که قرآن مجید از آنها تحت عنوان بندگان شاکر یاد کرده است، در هر صورت حضرت صادق علیه السلام مى‏فرماید:

وَأَنْ لا یَعْصِیَهُ بِنِعْمَتِهِ أَوْ یُخَالِفَهُ بِشَىْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِهِ وَنَهْیِهِ بِسَبَبِ نِعْمَتِهِ‏

شکر به این است که با نعمتش معصیت نکنى و از قدرت و قوّتِ نعمت در امر و نهى او به مخالفت برنخیزى.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد